Image
Unknown Maker, Iranian
Description
Maker
Culture
Title
Medium
Materials/Techniques
Supports
Dimensions
Signature / Inscription / Marks
Inscription Text/Poem: The poem in upper and lower side of the folio in Persian:
وز تاب شمشیر شیران غازی
شود خون آن بی نمازان نمایی
روان شد جو بشنید خان این حکایت
بر آیین نظاره بی طبل و رایت
بسیصد از خاصکان هم عنانش
که سازند جانهای خود حصن جانش
جو انجا رسید آن سرافراز لشکر
سرافراخته دید کردی بر اختر
شتابنده بر بشته کوه بر شد
کز انجاش بر روی هندو نظر شد
جو بیند جه بیند جهانی ز هندو
زمین کشته زان روسیاهان سیه رو
ازو خواست اول بفضل آلهی
بس از دولت و بخت و اقبال شاهی
جو بشت توکل علی الله بودش
ز سیصد سواری که همراه بودش
رهی داشت با خود دکر کرد اشارت
که پویند بر عزم خونریز و غازت
دویدند در حال ارانسو دلیران
بدانسان که بر فوج نخجیر شیران
سواران ما را نه خود و نه جوشن
همه همچو شمشیر خویش آهنین تن
برهنه تنانی سبک خیز
کشتند جو تیغ برهنه
بخونریز کشته سوارانشان
زیر آهن شده کم فرس نیز بوشیده از کوش تا دم
بیک حمله کامد ز ترکان بر ایشان
شدند ان پریشان فرا جان بریشان
.....نیرو رمیده
شتابنده کرکان بر انبوه دیده
سواران هندو ز ده الف افزون
پیاده خود از حد کفتار بیرون
.....سهل خون ز لشکر
کم و بیش سیصد همه بلکه کمتر
جو سیصد بران ده هزار تبه زد
ظفر ز اسمان بانک کم ... فر زد
......
ز محرابش انا فتحنا شنیده
قضا غازیانرا مظفر نوشته
..... جرز حیدر نوشته
Place
Type
Credit
Museum Appropriation Fund
Object Number
About
An Attack on a Fortress
Inscription Text/Poem: The poem in upper and lower side of the folio in Persian:
وز تاب شمشیر شیران غازی
شود خون آن بی نمازان نمایی
روان شد جو بشنید خان این حکایت
بر آیین نظاره بی طبل و رایت
بسیصد از خاصکان هم عنانش
که سازند جانهای خود حصن جانش
جو انجا رسید آن سرافراز لشکر
سرافراخته دید کردی بر اختر
شتابنده بر بشته کوه بر شد
کز انجاش بر روی هندو نظر شد
جو بیند جه بیند جهانی ز هندو
زمین کشته زان روسیاهان سیه رو
ازو خواست اول بفضل آلهی
بس از دولت و بخت و اقبال شاهی
جو بشت توکل علی الله بودش
ز سیصد سواری که همراه بودش
رهی داشت با خود دکر کرد اشارت
که پویند بر عزم خونریز و غازت
دویدند در حال ارانسو دلیران
بدانسان که بر فوج نخجیر شیران
سواران ما را نه خود و نه جوشن
همه همچو شمشیر خویش آهنین تن
برهنه تنانی سبک خیز
کشتند جو تیغ برهنه
بخونریز کشته سوارانشان
زیر آهن شده کم فرس نیز بوشیده از کوش تا دم
بیک حمله کامد ز ترکان بر ایشان
شدند ان پریشان فرا جان بریشان
.....نیرو رمیده
شتابنده کرکان بر انبوه دیده
سواران هندو ز ده الف افزون
پیاده خود از حد کفتار بیرون
.....سهل خون ز لشکر
کم و بیش سیصد همه بلکه کمتر
جو سیصد بران ده هزار تبه زد
ظفر ز اسمان بانک کم ... فر زد
......
ز محرابش انا فتحنا شنیده
قضا غازیانرا مظفر نوشته
..... جرز حیدر نوشته